پنجمین جلسه کمیسیون ترویج و گسترش کارآفرینی با حضور اعضای هیأت مدیره کانون کارآفرینی و مهمان مدعو آقای دکتر علینقی مشایخی در تاریخ ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ برگزار شد.
در این جلسه خانمها معصومه خیراللهی و ترلان حاجی سرداری و آقایان علی نقیب، بهروز حبیبی و محمد زهرایی حضور داشتند.
دکتر مشایخی پس از استماع نظرات اعضای هیات مدیره در خصوص چرایی و چگونگی تشکیل کانون کارآفرینی و کارهای صورت گرفته در خصوص ترسیم نقشه راه کانون، به تحلیل و بررسی اهداف پرداخته و ضمن تاکید بر اهمیت نقش سمن ها در ارتباط با دولت و تسهیل گری فضای کسب و کار، به ارایه راهکارهایی پرداخت.
دکتر مشایخی ضمن تاکید بر دشواریهای موجود در برقراری ارتباط با بخشهای قانونگذاری و اجرایی حاکمیت، به اهمیت ارتباط بخش خصوصی در دادن نظرات مشورتی به بخشهای مختلف حاکمیت پرداخت و ارتباط اتاق بازرگانی با مجلس را نمونه ای از این همکاری دانست که موجب درک بهتر و منطقیتر قانون گذار از فضای کسب و کار و چالشهای آن میشود.
آقای حبیبی در پاسخ به این پرسش که کانون چگونه میتواند از اعضایش حمایت کند، به بیان مشکلات مجموعههای کوچک در بدو شکل گیری پرداخت و افزود این کارآفرینان به یک سری حمایتهای ویژه نظیر دسترسی به تسهیلات بانکی، اطلاع از ساختارهای تامین اجتماعی، قوانین مالیاتی و معافیتهای مشمول آنان و غیره نیازمندند. به طور مثال بسیاری از کارآفرینان در بدو کار، برای اخذ تسهیلات بانکی سند و یا وثیقه ای ندارند. وی افزود ما در کانون با در نظر گرفتن وجه تمایز خودمان از سایر کانونها و تشکلهای صنفی که در فضای کارآفرینی مشغول فعالیت هستند، در فکر شبکه سازی و ایجاد ارتباط بین کارآفرینان هستیم تا ضمن کمک و حمایت از یکدیگر در اکوسیستم کارآفرینی که مولفه های اثر گذار زیادی دارد، از آنها در مقابل جریانات نامطلوب حمایت نموده و عکس العمل نشان دهیم. وی با اشاره به تک بعدی بودن اغلب کارآفرینان در بدو کار و عدم اطلاع از ابعاد مختلف فضای کسب و کار، ایده ایجاد “کلینیک کارآفرینی” را گام موثری برای حل مشکلات و روز آمد شدن روشهای سنتی در جهت افزایش کارایی و مهارت کارآفرینان دانست.
در ادامه دکتر مشایخی “شفافیت هدف” را مهمترین عامل در جذب مشارکت بیشتر کارآفرینان در کانون کارآفرینی دانست و با اشاره به طیف گسترده مخاطبین کانون کارآفرینی شامل استارتاپها، شرکتهای در حال رشد، شرکتهای بلوغ یافته، شرکتهای در حال بازنشسته شدن و یا شرکتهایی که در حال بزرگ شدن در ابعاد کلان مورد توجه حاکمیت پرداخت و افزود کانون باید ضمن شناسایی چالشها و موانع هر یک از اجزای این طیف گسترده، نسبت به ارایه راهکارهای لازم برای عوامل برون سازمانی به لحاظ قوانین و مقررات و عوامل درون سازمانی به لحاظ پرورش ساختاری بپردازد. هر یک از اجزای این طیف نیازمندیها و چالشهای خاص خود را دارد و کانون میتواند با بخش بندی اجزای این طیف گسترده، به بررسی و ارایه راهکارهای متناسب با آن پرداخته و برای رفع چالشهای هر بخش از نظر تسهیل قوانین و مقررات حاکم وارد تعامل و گفتگوهای مشورتی شود. ایجاد اتحاد بین طیفهای مختلف کارآفرینان، ضمن شناسایی چالشهای آنان، باعث ارزش آفرینی در سطح جامعه برای حمایت از کارآفرین میشود، کاری که تاکنون توسط هیچ یک از موسسات آموزشی ترویج دهنده کارافرینی و اصناف و … انجام نشده است.
آقای وزیری عضو هیات مدیره، با اشاره به تجربه ۴۰ ساله خویش در صنعت و دغدغه ایشان در اثرگذاری ماندگار از خویش، به اهمیت اجرای هدفی عمل گرایانه، ملموس و مشهود در دوره مسئولیت خود در هیات مدیره پرداخت و ایده ایجاد شتابدهنده را به منظور حمایت از کارآفرینان و شرکتهای تازه تاسیس مطرح نمود که نیازمند تامین هزینه و صرف زمان میباشد. ایشان ضمن اشاره به جلسه اعضای هیات مدیره کانون با دکتر بهمن عشقی دبیر کل اتاق تهران، به ایده ایجاد باشگاه شرکتهای صد ساله که پیشتر توسط آقای حبیبی طرح شده بود پرداخت و انجام چنین کارهای اجرایی مشهودی که اثرات آن ملموس باشد را مهم دانست. آقای وزیری ضمن اشاره به جلسات راهبردی کانون در تعیین نقشه راه با راهبری آقای ناصر براتی، برآیند نظرات اعضای فعال کانون را، فعالیتهای صنفی و حمایتی از کارآفرینان در مقایسه با جهت گیری توسعه و ترویج کارآفرینی دانست.
دکتر مشایخی در ادامه افزود: کارهای آموزشی، شتاب دهندگی و … توسط مراکز بسیاری در حال انجام است و لزومی به ورود کانون کارآفرینی در عرصه ای که بخشهای زیادی در حال انجام کار تخصصی در آن هستند، نیست. باید عارضه یابی شود چرا شرکتها در فرایند بزرگ شدن خود احتیاط میورزند که مجبور به پذیرش سیاستهای مداخله ای و مشارکتی ارکان حاکمیت نشوند. در نتیجه این سیاستها، شرکتهایی در اشل جهانی هرگز در ایران شکل نخواهند گرفت، در حالیکه ما برای رشد و تحول اقتصادی کشور، نیاز به ایجاد شرکتهای بزرگ در سطح جهانی داریم که باید برای بروز آن فرهنگسازی و زمینه سازی کنیم. از سوی دیگر شرکتهای کوچکی که از دره مرگ میگذرند در بسیاری مواقع با مشکلات داخلی روبرو میشوند و یا در مرحلهای که شرکت به خوبی رشد کرده، به دلیل اختلافات داخلی از بین میروند که موجب خسران و آسیب زیادی برای جامعه است.
دکتر مشایخی ایجاد شتابدهنده را یک کار تکراری و غیر لازم دانست و اشاره کرد با ایجاد شتابدهنده، کانون خودش را محدود به شرکتهایی میکند که در شتابدهنده حضور پیدا کردهاند، در حالیکه مخاطب کانون طیف بسیار بزرگتری از کارآفرینان است. کانون کارآفرینی میتواند با برگزاری سمینارهای فصلی به راهبری شرکتها و بررسی چالشهای شرکتها در همه سطوح بپردازد. شما میتوانید برای همه شتابدهندهها یک مجموعه منسجم و منظمی تنظیم کنید و آنها را راهبری کنید. در این راه، تعامل با حکومت برای تشخیص و بررسی انتظارات طرفین یعنی کارآفرین و حکومت از هم لازم است. میتوان به اکوسیستمی رسید که نه حاکمیت نگرانی از بزرگ شدن شرکتها داشته باشد و نه کارآفرینان در پروسه رشد متوقف شوند.
در ادامه آقای حبیبی ضمن مثال ایران ناسیونال (ایران خودرو فعلی) اشاره کردند در شش دهه گذشته هر جا شرکتی رشد کرد و بزرگ شد موجب حساسیت حاکمیت شد. ما باید به سمت ایجاد شرکتهای بزرگی برویم که ضمن تولید اشتغال، ثروت، دانش و تحقیق و توسعه، هم آورده مالیاتی داشته باشند و هم بتوانند از صندوق تامین اجتماعی حمایت کنند. باشگاه شرکتهایی که میخواهند صدساله شوند، میتواند گام موثری در حمایت از شرکتها برای رشد در ابعاد جهانی شود، شرکتهایی که میخواهند فروش بالای یک میلیارد دلار داشته باشند. چنانچه چنین باشگاهی ایجاد کنند، بنیانگذاران آن به این ادراک میرسند که باید در مسیر صد ساله شدن، واگذاری رهبری را بیاموزند و جانشین پروری نمایند. اغلب شرکتهای ما عمرشان کوتاه و در حد ۴۰ تا ۵۰ سال معادل طول عمر کاری موسس شرکت است. باید تلاش کنیم شرکتها به نسلهای دوم و سوم برسند. از بین رفتن این شرکتها خسارات اقتصادی جبران ناپذیریست.
دکتر مشایخی در مورد کسبوکارهای خانوادگی در فرهنگ ایران گفتند که اکثراً این شرکتها با نسلهای بعدی به مشکل برمیخورند چرا که با ثروتمند شدن پدران، فرزندان یا به خارج از کشور می روند و یا نیازی به کار کردن درخود نمیبینند و در نتیجه با بازنشسته شدن موسسین، ادامه حیات ان شرکتها با معظل روبرو می شود. شرکتهای دیگری هم که از این موانع عبور میکنند و بزرگ میشوند با حاکمیت دچار چالشهای زیادی میشوند که ناچار به واگذاری سهامشان میشوند و یا از انگیزه بزرگ شدن صرفنظر میکنند که این موضوع نیز خسارت بزرگی برای اقتصاد کشور و توسعه اقتصادیست.
بحث کارآفرینی از بدو شروع شرکتها تا رشد، بلوغ، انتقال مدیریت به نسلهای بعدی و بزرگ شدن در حد چالش روبرو شدن با حاکمیت، در کلیه مراحل مملو از چالشهای قابل بررسی است که کانون کارافرینی میتواند در شناسایی این چالشها و تلاش برای رفع آنها، کارافرینان را راهبری و با حاکمیت در تعامل مشورتی باشد. بعد از سپری شدن دوره ای مثلا ده ساله دستاوردهای کانون میتواند تحولی در مدیریت ایجاد نماید که به مرور زمان این روشها توسط نسلهای بعدی به روز رسانی می شود. مهم ایجاد سنگ بنایی برای این حرکت مستمر است.
در ادامه خانم خیراللهی با اشاره به لزوم ارتباط کانون کارآفرینی با اندیشمندان و نظریه پردازان حوزه کارآفرینی گفت که کارآفرینان بازوهای اجرایی هستند که نیازمند متصل شدن به مغزهای متفکر دانشگاهی هستند تا بتوانند ماهرانه به بیان و انتقال تجارب خویش بپردازند. این اندیشمندان میتوانند در راهبری، تبیین و نظریه پردازی به کارافرینان کمک کنند. همچنین وی یکی از چالشهای فعلی را ایجاد انگیزه در جذب کارآفرینان دانست و افزود کانون به کارآفرینانی نیازمند است که ورود نمایند و اهداف کانون را مجدانه دنبال کنند.
دکتر مشایخی در پاسخ، ضمن تاکید بر اهمیت شفافیت هدف گفت اگر کارآفرینان منافعی را در کانون تشخیص دهند جذب آن خواهند شد و در پیشبرد اهداف آن تلاش خواهند کرد .
آقای نقیب در ادامه ضمن اشاره به اتفاق نظر همه مسیولین و ارکان حاکمیت به اهمیت رشد اقتصادی کشور گفت، یک خلایی در تفکر حاکمیت وجود دارد و انهم نگاه ترس از برزگ شدن شرکتهاست در حالیکه کارآفرین میخواهد در فضای کشور به فعالیت اقتصادی خویش بپردازد و تولید ثروت نماید .
آقای نقیب افزود، ۲۰ سال پیش با عده ای همچون آقای انتصاریان انجمن اخلاق کسب و کار را راه اندازی کردیم تا از بروز بی اخلاقی ها در فضای کسب و کار جلوگیری کنیم. کانون کارآفرینی در بحث توسعه کارآفرینی هم بحث کلی نگری دارد و نگاه صنفی نگری مطرح نیست. در حال حاضر بواسطه بیتوجهی و سوء تفاهمها، خلاءهایی بین دولت و کارآفرینان وجود دارد و به مرور که دولتها از نظر تخصصی تضعیف میشوند، فرصت مناسبیست که کارآفرینان به کمک دولت بروند. اکنون پذیرش و حرف شنوی در حاکمیت بیشتر است و کارآفرینان باید برای تغییر رویکرد حاکمیت به سمت تفکر اقتصادی کمک کنند. اقتصاد میتواند در خدمت سیاست باشد، منتها توسعه اقتصادی ضرورت است.
دکتر مشایخی افزود تشخیص نوع گفتمان و ایجاد این رابطه تعاملی مهم است که باید بتوان آن را حل کرد و به گفتگو نشست. باید به کارآفرین کمک شود تا چالشهای کسب و کار را در کلیه سطوح و ابعاد شرکتها از بلوغ تا رشد شناسایی و موانع کارآفرینی مرتفع شود و برای آن نقشههایی را طراحی و عملیاتی کرد. برای اینکار نیازمند تعامل کارآفرینان و اندیشمندان و دانشگاهیان هستیم. در اروپا بعضی شرکتها سنی بین ۳۰۰ تا ۴۰۰ سال دارند. آنها چه کار کردند که برقرار مانده اند؟ میشود تحقیق کرد و از آنها یاد گرفت. شرکتهایی که ابعاد فرا ملیتی پیدا کرده اند، چطور نگرانی حاکمیت در مورد خویش را رفع کرده اند؟ آنها چطور با دولتها به تعامل رسیده اند؟ کانون کارآفرینی میتواند ضمن استفاده از تجربیات اعضای کانون، از تجربه های بینالمللی هم استفاده کند. ایده کانون کارآفرینی خود یک کارآفرینی است با تمام چالشهایی که یک کارافرین دارد. باید مشخص کنید هدف چیست، سازماندهی آن چگونه است و برنامه اش چیست؟