کد خبر: ۳۵۰۰ تاریخ انتشار : ۲۵-۰۵-۱۴۰۲ - ۰:۲۱ 438
کارآفرینی روستایی؛

روستاییان یاد گرفتند برای رسیدن به خواسته‌هایشان منتظر منجی نباشند

یک فعال حوزه کارآفرینی اجتماعی با ممارست و تلاش نه تنها روستای خود را با مردمانی بی‌سواد تبدیل به روستایی از جنس فرهنگ، کتاب و سواد کرد، بلکه از طریق آموزش کارآفرینی به روستاییان یاد داد که به جای انتظار منجی، یا برنده شدن در قرعه کشی بانک باید توانمند شوند تا به خواسته‌هایشان برسند.

به گزارش خبرنگار کارآفرین‌نیوز، چهارمین نشست انتقال تجربه کانون کارآفرینی استان تهران با عنوان «انتقال تجربه کارآفرینان اجتماعی» با حضور چهار کارآفرین اجتماعی در این کانون برگزار شد.

قصه روستایی عجیب

در این نشست، فرزاد میرشکاری دهکهان، فعال حوزه کارآفرینی و مدیر فروشگاه آنلاین رایحه روستا درباره کارآفرین شدن اهالی روستای دهکهان از توابع شهرستان کهنوج استان کرمان به برخی نکات اشاره کرد و اظهار داشت: نزدیک به سه سال فعالیت کارآفرینی در روستای دهکهان در شهرستان کهنوج می‌کنم و قصه کارآفرین شدن اهالی آن روستا را می‌گویم. روستای دهکهان از محلات مختلف تشکیل شده و در آن تعصبات قومی و قبیله‌ای مثل جنوب زیاد است. در محله ما همه کارگر بودند و کسی درس نمی‌خوانْد. تنها کسی که ادامه تحصیل داد و بالاتر از دیپلم رفت، من بودم.

وی از علاقه خود به تحصیل گفت و افزود: تمایل به یادگیری زبان انگلیسی و معلمی در این رشته داشتم. با این حال، ‌ همه تعجب می‌کردند چطور کسی که در یادگیری زبان انگلیسی توانایی دارد، در این محله زندگی کرده است. تا اینکه معلم شدم و وقتی به روستا برگشتم، به ذهنم آمد کتابخانه‌ای کوچک راه‌اندازی کنم که به عنوان کوچک‌ترین کتابخانه در ایران و سپس در جهان مطرح شد. این کتابخانه را به صورت غیر رسمی در مغازه متروکه پدرم راه‌اندازی کردم.

فاطمه‌ها؛ کوچک‌ترین کتابخانه ایران

این معلم زبان انگلیسی اهل استان کرمان درباره کتابخانه معروف فاطمه‌ها در روستایش اینطور گفت: اولین‌بار سال ۱۳۸۶ به تهران آمدم و در رستوران نوید تهران به مدت یک ماه کار کردم. پولی را که به خاطر حقوقم دریافت کردم به خیابان انقلاب بردم و ۴۰ کتاب خریدم. همه را خواندم و بعد از آن به کتابخانه در دهکهان تبدیل کردم. سه عضو نخست این کتابخانه سه دختر ۹ ساله به اسم فاطمه بودند. من هم به ذهنم رسید کتابخانه را به نام کتابخانه فاطمه‌ها نام‌گذاری کنم. اسم کتابخانه را روی یک حلبی نوشتم و بالای مغازه پدرم نصب کردم.

میرشکاری اظهار داشت: از آن جایی که روستای ما پرتقال‌های معروفی دارد، یکی از چهره‌های رسانه‌ای استان برای خرید پرتقال به روستا آمد و تابلوی کتابخانه را که دید جریان آن را پرسید و خبر چنین کتابخانه‌ای در ایران و جهان رسانه‌ای شد. بعد از این خبر بود که کتاب‌های زیادی از همه جای دنیا به کتابخانه فاطمه‌ها ارسال شد. محله‌ای که به جز کارگری، مغنی بودن و بالای نخل دیگران رفتن کاری نداشتند، الان مرکز کتاب و فرهنگ شده بود.

وی از سنگ‌اندازی برخی طوایف برای اهالی روستای دهکهان گفت و افزود: فرهنگی کردن روستا علاوه بر هیجان برای من مشکلات زیادی از جمله حسادت سایر طوایف را به دنبال داشت. آنها سنگ‌اندازی کردند که محله‌ای با این همه مشکل مالی چرا باید حرف از فرهنگ بزند؛ به من می‌گفتند اگر می‌توانی کاری کن که شرایط مالی روستا خوب شود. شام شب ندارند، چطور می‌گویند ما کتاب‌خوان هستیم.

این کارآفرین اجتماعی در ادامه با اشاره به موسسه‌ای که حامی کتابخانه‌ها در تهران بود که از کتابخانه‌ فاطمه‌ها در دهکهان حمایت کرد، اظهار داشت: موسسه رایحه ما را تشویق کرد وارد عرصه کارآفرینی شویم، ابتدا از زنان شروع کنیم و به اعضای کتابخانه مهارت‌آموزی یاد بدهیم. اینجا بود که نقطه عطف ما در کارآفرینی آغاز و وارد این حیطه شدیم که نتایج جالبی هم به دست آمد. در نظر بگیرید از محله‌ای با پیشینه‌ای که از آن یاد کردم، کارآفرینانی موفق متولد شد. کارآفرین در ذهن اهالی آن منطقه یعنی فردی که پول و شرکت دارد و حالا می‌خواهد کارآفرینی کند.

میرشکاری بیان کرد: با همکاری موسسه رایحه یک سری فعالیت انجام دادیم. درست است نمی‌توانیم کارهای بزرگ انجام دهیم اما بر اساس استعداد زنان توانستیم کاری برای‌شان پی‌ریزی کنیم. به عنوان مثال، ظرف‌هایی برای بسته‌بندی خرما تولید می‌کردند که در تجریش فروخته می‌شد. از سوی دیگر، مخاطبان ما کودکان هم هستند که در کتابخانه فاطمه‌ها برنامه‌نویسی یاد می‌گیرند. زنان در اتاق این کتابخانه که برای تماشای فیلم آماده شده، هفته‌ای یک شب دور هم جمع می‌شوند تا مستند یک بانوی کارافرین را ببینند.

راه‌اندازی کافی‌شاپ برای زنان روستا

وی هدف از تماشای این مستند را هم مطرح کرد و ادامه داد: تماشای مستندها باید ذهن زنان را به این سمت هدایت کند که اگر می‌خواهی زندگی‌ات بهتر شود هیچ راهی جز کار کردن نیست. چرا که آنها بر این باورند حتما باید منجی برای‌شان باشد و همیشه رویای‌شان برنده شدن در بانک است یا یک نفر بیاید و به آنها پولی بدهد. با تماشای این مستندها متوجه می‌شوند تا زمانی که توانمند نشوند به خواسته‌های‌شان نمی‌رسند.

میرشکاری از راه‌اندازی فروشگاه آنلاین رایحه روستا در روستای محل زندگی‌اش خبر داد و گفت: از طریق فروش آنلاین رایحه روستا، سبدهای بافته شده توسط مادربزرگ‌ها به فروش می‌رسد. به جز این موارد، عسل، ترشی انبه و یک نوع خرما که طبع سرد دارد در این فروشگاه فروخته می‌شود. الان فروش محصولات در این روستا به حدی افزایش یافته که گاهی نیاز به پیش خرید محصولات است. این تغییرات در محله‌ای رخ می‌دهد که در منطقه‌ای محروم واقع شده اما ابتدا نیاز به اعتمادسازی داشتیم.

به گفته این دبیر زبان انگلیسی، روستای دهکهان الان ۱۳ لیسانس دارد. همچنین فروشگاه پخت‌وپز شیرینی و تهیه غذای بیرون‌بر توسط زنان روستا فعال شده است. نکته جالب اینکه روستای دهکهان الان یک کافی شاپ هم دارد که قدرت بیانی و ارتباطات زنان را بهبود بخشیده و برای‌شان مشتری می‌آید.

مدیر فروشگاه آنلاین رایحه روستا از پیگیری پروژه توانمندسازی زنان سرپرست خانوار خبر داد و با اشاره به در حال ساخت بودن مدرسه کارآفرینی رایحه در دهکهان، یادآور شد: برای تثبیت زحمات اهالی روستا، ارزش و شرافت کار هم باید تثبیت شود. اهالی روستا اخلاق کار درست را بلد نیستند، با صاحب کارشان دعوا می‌کنند و نمی‌دانند چگونه پول بگیرند. مدرسه کارآفرینی رایحه می‌تواند فرهنگ کارآفرینی را ترویج بدهد. من مطمئن هستم این مدرسه برای اهالی روستا آینده روشنی به دنبال دارد، ما حتی یک فرد بیکار هم نخواهیم داشت و کودکان‌مان از کودکی آموزش می‌بینند.

لینک کوتاه :
به اشتراک بگذارید:
اطلاعات تماس
تهران- خیابان میرزای شیرازی- خیابان میرزا حسنی- پلاک ۱۸- ساختمان شماره ۳ اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تهران (خانه تشکل‌ها) طبقه سوم- واحد ۳۱۳
کانون کارآفرینی استان تهران
کانون کارآفرینی استان تهران به عنوان یک تشکل در زیرمجموعه مدیریت امور تشکل‌ها و مسئولیت اجتماعی اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تهران تشکیل شده است.