کد خبر: ۴۷۰۵ تاریخ انتشار : ۲۴-۰۷-۱۴۰۳ - ۱۵:۰۶ 183

درس گفتارهای کارآفرینی، نگاهی به تجربه ۴ کارآفرین

به گزارش ماهنامه اقتصادی آینده نگر،‌ دهمین نشست انتقال تجربه کانون کارآفرینی استان تهران دهم مرداد ۱۴۰۳ در سالن اجتماعات امین الضرب ساختمان شماره ۳ اتاق بازرگانی تهران برگزار شد. دراین نشست هاله حامدی فر، حسن هلالی، مهدی شریفی و امیر منصور عطایی مهمان و سخنران بودند.

ماهیان شناگر، با دستان بسته

نگاهی به تجربه ۴ کارآفرین

 

پل ارتباط میان جوانان و ‌کارآفرینان شدیم

علی نقیب، رئیس ‌هیئت مدیره کانون ‌کارآفرینی استان تهران اولین سخنران این برنامه بود‌‌. او در ابتدای سخنان خود بخشی از عملکرد کانون در دو سال گذشته را توضیح داد و بیان کرد‌: ‌‌‌‌کانون ‌کارآفرینان استان تهران، بیش از دو سال است که تشکیل شده و خدا را شکر تا آن‌جایی که امکان داشت به اهداف خود رسیده‌ایم‌‌. اهداف کانون، عبارت از ترویج ‌کارآفرینی، توسعه اقتصادی کشور و همچنین امیددهی به جوانان عزیز این میهن بوده است‌‌.
این فعال اقتصادی و رئیس ‌هیئت مدیره کانون ‌کارآفرینی که معتقد بود تمام این فعالیت‌ها برای ارتقای رشد و تعالی بیشتر کشور بوده است، اظهار کرد‌: ‌‌‌‌امیدواریم که بتوانیم کاری مفیدی انجام داده باشیم‌‌. همه خواسته ما در این سال‌ها این بود که شاهد رشد استعدادهای جوان و درخشان فرزندان عزیز ایران در داخل مرزهای این کشور باشیم‌‌. زمانی که این سلسه نشست‌ها را در کانون شروع کردیم، جمعیت ما حدود ۳۰ نفر بود و اکنون بالغ بر ۲۰۰ نفر از بزرگان ‌کارآفرینی در جلسات ما شرکت می‌کنند‌‌. در هر جلسه، ‌کارآفرینان موفق کشور، تجربه‌های مفید خود را بازگو می‌کنند‌‌. تجربه‌های این ‌کارآفرینان پر از شکست و موفقیت است؛ بنابراین برای جوانان پر انگیزه که تشنه شنیدن این تجربه‌ها و الگوبرداری از آن هستند، این تجربه‌ها بسیار عبرت‌آموز است‌‌. نقیب در پایان سخنان خود، ضمن ابراز خوشحالی از ایجاد پل ارتباطی میان جوانان و ‌کارآفرینان از همه حاضران در جلسه خواهش کرد چنانچه ابهام یا سوالی داشتند، با کانون در ارتباط باشند.

علی نقیب، رئیس هیأت مدیره کانون کارآفرینی استان تهران: جوانان پرانگیزه تشنه شنیدن تجربه‌ها و الگوبرداری از کارآفرینان هستند.

سی سال رنج و ‌کارآفرینی

هاله ‌حامدی‌فر، موسس و مدیر گروه دارویی سیناژن و برنده جایزه ‌امین‌الضرب دومین سخنران و اولین مهمانی بود که تجربیات خود را ارائه داد‌‌. ارائه حامدی‌فر، با عنوان «۳۰ سال تاب‌آوری، محدودیت‌ها و چالش‌ها» با یک بیت شعر منسوب به حکیم ابوالقاسم فردوسی آغاز شد‌‌. شرکت دارویی سیناژن امسال سی‌امین سالگرد تاسیس خود را جشن گرفت؛ به همین دلیل، ‌حامدی‌فر در ابتدای ارائه به خوانش بیت «بسی رنج بردم در این سال سی- عجم زنده کردم بدین پارسی» پرداخت‌‌. سپس توضیح داد‌: ‌‌‌‌من هم در دوره‌ای، عضو ‌هیئت نمایندگان اتاق تهران بودم و به همین دلیل خوشحال هستم که در این مکان تجربه‌های خود را به جوانان ارائه می‌دهم‌‌. امروز سی‌امین سالگرد تاسیس شرکت سیناژن است‌‌. ما کسب‌وکار خود را با یک ایده شروع کردیم و آن هم این که فناوری‌های پیشرفته در حوزه بیوتکنولوژی را به کشور بیاوریم تا همگان از آن استفاده کنند‌‌. بسیاری از تجهیزات در حوزه بیوتکنولوژی قیمت‌های گران وارد کشور می‌شد یا به دلیل تحریم وارد نمی‌شد‌‌. ما قصد داشتیم که این تجهیزات را خودمان تولید کنیم‌‌.

 

ما بکاریم و دیگران بخورند

حامدی‌فر با اشاره به اعمال تحریم‌های زودهنگام در این بخش اضافه کرد‌: ‌‌‌‌فعالان حوزه بیوتکنولوژی، تقریبا ده سال پیش از صنایع دیگر مجبور به تحمل تحریم شدند‌‌. قبل از این که انرژی هسته‌ای تحت تحریم قرار بگیرد و صنایع دچار مشکلات شوند، ما تحریم شدیم چراکه تحریم‌کنندگان معتقد هستند که دانش بیوتکنولوژی، همان سلاحی است که می‌توان با آن، سلاح میکروبی ساخت‌‌. بنابراین، تکرار مکرر واژه تحریم برای ما زمانی شروع شد که هنوز بقیه صنایع درگیر آن نبودند‌‌.

موسس شرکت سیناژن در ادامه اظهار کرد‌: ‌‌‌‌من همیشه مثالی برای جوان‌ها می‌زنم تا داستان ‌کارآفرینی را بفهمند و بدانند قضیه از چه قرار است‌‌. ابتدا باید باور داشته باشیم تا بتوانیم استراتژی زندگی خود را تعیین کنیم‌‌. این یک حقیقت است که ما متعلق به فضایی از تاریخ و جغرافیا هستیم‌‌. تاریخ و جغرافیا را هم نمی‌توانیم عوض کنیم‌‌. نمی‌توان توقع داشت که معادلات طبق انتظارهایی که ما داریم جلو برود‌‌. ما تصور می‌کنیم اگر شروع به انجام کاری می‌کنیم، خودمان هم باید نتایج آن را ببینیم؛ در صورتی که این طور نیست‌‌. از زمان رشد دموکراسی تا انقلاب صنعتی، بسیار کم پیش می‌آید که کسی به شکل مستقیم نتیجه کلان تلاش‌های خود را ببیند اما این نتایج همیشه در تاریخ ماندگار است؛ حتی اگر فرد، خودش نتایج را نبیند‌‌.

 

اینجا خاورمیانه است

حامدی‌فر، پروسه و فرآیند موفقیت شرکت سیناژن را چنین توضیح داد‌: ‌‌‌‌مثال ما، مثال قومی است که صحرانشین هستند و موطن آنها در کویر و وسط صحراست‌‌. تصور کنید این افراد در مکانی زندگی می‌کنند که شن و ماسه دوروبر آنها را گرفته است‌‌. اگر قوت غالب آن‌ها برنج باشد، وسط صحرا چگونه باید برنج به دست آورند؟ برنج کم  می‌آید و مردم گرسنه می‌مانند؛ حالا چند حالت وجود دارد‌‌. این مردم یا باید بروند جایی که برنج فراوان است و در آنجا زندگی کنند یا این‌که در همان مکان بمانند.

این فعال اقتصادی که معتقد است همه نمی‌توانند بروند و برخی ترجیح می‌دهند بمانند، افزود‌: ‌‌‌‌عده‌ای اینجا باقی می‌مانند و شروع به برنج‌کاری می‌کنند‌‌. برنج، هوای مرطوب و باران می‌خواهد‌‌. به همین دلیل هم تفاوت فردی که در این صحرا برنج می‌کارد، با کسی که در مکانی خوش آب و هوا در حال برنج‌کاری است این است که آن فرد باید ۱۰ هزار کیلومتر در کویر بیل بزند تا شاید به آب برسد اما در منطقه‌ای خوش آب و هوا، همین که زمین را بکنند، به آب می‌رسند‌‌. گاهی اوقات حتی لازم نیست زمین را بیل بزنند چون آب در دسترس است‌‌. افرادی که در مناطق خوش آب و هوا برنج می‌کارند، می‌توانند آرام آرام محصول خود را برداشت کنند اما فردی که در کویر برنج کاشته، باید همین که محصول به عمل آمد آن را برداشت کند؛ وگرنه طوفان گردوخاک و بلاهای دیگر، محصول را از کیفیت خواهد انداخت‌‌. از آن جایی که کاشت برنج مربوط به اکوسیستم کویری نیست، باید چند برابر دیگران زحمت کشید تا محصولی مانند برنج را به عمل آورد‌‌.

موسس گروه سیناژن با توضیح تمثیل برنج‌کاری در کویر، بیان کرد‌: ‌‌‌‌رخدادی که صنایع دانش بنیان با آن مواجه هستند، هم مانند همین تمثیل است‌‌. اکوسیستمی داریم که از ابتدا یک اکوسیستم تولید دانش بنیان نبوده است و تازه داریم تلاش می‌کنیم که اکوسیستم دانش بنیان شود‌‌. پس افرادی که میخواهند در این اکوسیستم فعالیت کنند، باید پی چیزی را به تن بمالند که افراد در کشورهای دیگر با آن مواجه نیستند‌‌. اگر فعالان حوزه این نکته را پذیرفتند، موفق می‌شوند و اگر بخواهند مدام خود را با کشورهای پیشرفته دیگر مقایسه کنند، موفقیتی رخ نمی‌دهد‌‌. کسی برای شما فرش قرمز پهن نمی‌کند؛ باید برای آنچه که می‌خواهید، بجنگید‌‌. اگر کسی بخواهد زمانی دست به حرکت بزند که شرایط مهیا باشد، هرگز موفق نمی‌شود و حتعی ممکن است که نتواند کار خود را شروع کند‌‌. در این کشور باید بسیار تلاش کنیم تا بتوانیم تازه به جایگاهی برسیم در کشورهای دیگر، نقطه صفر است‌‌. بسیاری از کارها را باید خودمان انجام دهیم تا به نتیجه مطلوب برسیم‌‌. این همان چاه عمیقی است که باید مدام آن را بکنیم تا به آب برسیم‌‌.

او که معتقد است اگر ‌کارآفرینی در ایران کار می‌کند باید در صورت دریافت تسهیلات یا پیشرفت‌های کوچک دیگر بسیار خوشحال شود، یادآوری کرد‌: ‌‌‌‌اگر توانستید وام بگیرید، خوشحال باشید که توانستید تسهیلات دریافت کنید‌‌. گاهی به استارتاپ‌هایی که از من مشاوره می‌گیرند می‌گویم تصور کنید یک دیوار مقابل شماست؛ این قدر سرتان را به دیوار بزنید تا دیوار خرد شود‌‌. ممکن است با ضربه اول سرتان خون بیاید و با ضربه دوم سرتان بشکند اما این قدر سرتان را به دیوار بکوبید تا بالاخره، این دیوار شکسته شود‌‌. هیچ راهی جز این نیست.

همه مجبور نیستند ‌کارآفرین شوند

موسس گروه دارویی سیناژن با اشاره به تمام سختی‌های مسیر ‌کارآفرینی در ایران، توضیح داد که ‌کارآفرینی مسیری نیست که همه مجبور به انجام آن باشند یا این که همه مجبور نیستند در همین ایران کسب‌وکار جدید راه بیندازند؛ چون راه ‌کارآفرینی پر چالش و سخت است‌‌. حامدی‌فر با تاکید بر همین موضوع، اضافه کرد‌: ‌‌‌‌لزوما همه نباید دست به این کار بزنند و ‌کارآفرین شوند‌‌. من اینجا دعوت شدم که از تجربه خودم بگویم اما اصرار نمی‌کنم که همه باید چنین کنند‌‌. من به هیچ وجه نمی‌گویم همه وظیفه دارند که بمانند و در همین کشور ‌کارآفرینی کنند‌‌. من دعوت شدم که از تجربه ‌کارآفرینی خودم بگویم‌‌. من اصلا نمی‌دانم کدام مدل درست‌تر است اما من دوست داشتم  که بمانم و ماندم‌‌. اگر ده سال پیش از من می‌پرسیدند که چرا در این کشور مانده‌ای، جواب می‌دادم که به دلیل عرق ملی و علاقه به کشورم مانده‌ام اما وقتی سن انسان بالاتر می‌رود، با خودش صادق‌تر می‌شود‌‌. من اکنون می‌دانم در این کشور، حالم بهتر از هر جای دیگری بود‌‌. من ماندم چون می‌دانستم اگر مطالبه‌گری کنم، به چیزی که می‌خواهم، می‌رسم‌‌. خواهر و برادر من این طور فکر نمی‌کردند و هر دو از ایران رفته‌اند‌‌. من نرفتم اما پشیمان نیستم چون می‌دانم اینجا کشور خودم است‌‌. اگر بخواهم سخنرانی کنم، استرس ندارم که اگر لغتی را فراموش کنم، چه؟ می‌توانم از ضرب‌المثل، شعر و لغت‌های متعدد استفاده کنم تا درباره ‌کارآفرینی صحبت کنم‌‌. خب همه این‌ها برای من، لذت‌بخش است.

حامدی‌فر با طرح این مقدمه بلند، تاریخچه سیناژن را چنین توضیح داد‌: ‌‌‌‌سال ۱۹۹۴ یعنی ۳۰ سال پیش، هدف بومی‌سازی بیوتکنولوژی اعضای ‌هیئت علمی چند دانشگاه را گرد هم جمع کرد و سیناژن ساخته شد‌‌. چند سال بعد در سال ۱۳۷۷، من به عنوان مشاور تضمین کیفیت، به سیناژن ملحق شدم‌‌. در سال ۱۳۸۰ مدیرعامل وقت سینازن -که از آمریکا آمده بود- تصمیم گرفت به آمریکا بازگردد و به من پیشنهاد شد مدیرعامل سیناژن شوم‌‌. من هم پذیرفتم و در آن زمان ما ۱۲ نفر بودیم‌‌. ما در اکباتان، یک سوله ۲۰۰ متری داشتیم و برخی محصولات را تولید می‌کردیم‌‌. من داروساز بودم و داروسازها هم مدام هر چیزی را به دارو متصل می‌کنند‌‌. به همین دلیل هم من به ‌هیئت مدیره پیشنهاد دادم به سمت داروهای بیوتکنولوژی برویم‌‌. ‌هیئت مدیره هم اهل چالش بود و قبول کرد که چنین کنیم‌‌. اولین چالش ما این بود که اصلا چه دارویی را تولید کنیم‌‌.

 

سنگ بزرگ، علامت زدن

این ‌کارآفرین توضیح داد که به دلیل اعتماد به نفسی که آن زمان داشته‌اند، در وهله اول بررسی کردند که بیشترین ارز کشور برای کدام داروی وارداتی خرج می‌شود‌‌. حامدی‌فر اظهار کرد‌: ‌‌‌‌داروی ام‌اس، در آن زمان، بیشترین تقاضا را داشت و گران‌ترین داروی وارداتی هم بود‌‌. ما پروژه ساخت این دارو را از سال ۲۰۰۱ شروع کردیم و نهایتا در سال ۲۰۰۶ اولین داروی ما با نام سینووکس وارد بازار شد‌‌. همان‌جا بود که شرکت سیناژن به یک شرکت داروسازی بیوتکنولوژی تبدیل شد و ماهیت آن عوض شد‌‌. اکنون شرکت سیناژن ۱۲ نفره  ۹ سایت تولیدی در اطراف تهران و یک سایت در ترکیه دارد‌‌. این شرکت ۱۲۸ هزار متر مربع، فضای تولیدی دارد‌‌. تولید دارو و فرآورده‌های بیوتکنولوژی که به مصرف دارویی می‌رسد، عمدتا در فضاها تمیز تولید می‌شود‌‌. سیناژن، ۲۴ و ۵۰۰ متر مربع فضای تمیز داریم‌‌. ما در ایران تنها گروهی هستیم که خط تولید دارویی‌مان مورد تایید اتحادیه اروپاست‌‌. سیناژن حالا، ۴ هزار و ۵۰۰ کارمند دارد که با متوسط سنی ۳۲ سال و متوسط تحصیلی فوق لیسانس در سیناژن مشغول به کار هستند‌‌. از ۲۰ داروی پرفروش دنیا، ۴۵ درصد آن‌ها را در سینازن تولید می‌کنیم و اگر آن داروهایی که ظرف یک تا دو سال آینده وارد بازار می‌شوند را هم به این آماده اضافه کنیم، عدد مذکور حدود ۷۰ درصد می‌شود‌‌.
ما سالانه گزارشی به عنوان «سیناژن، قلک ایرانی‌ها» ارائه می‌دهیم که نشان می‌دهد شرکت در طول ده سال، امکان ۱۴ میلیارد دلار صرفه‌جویی ارزی ایجاد کرده‌ایم‌‌. داروهایی که تولید می‌کنیم، عمدتا داروهایی هستند که مشابه تولید داخل ندارد‌‌. اگر این داروها را تولید نکنیم، باید وارد شوند‌‌. زمانی که پزشکان متوجه شدند کیفیت ما همان کیفیت استاندارد بین‌المللی است، فروش ما ۱۰ هزار بار افزایش یافت‌‌. تعداد بیماران استفاده‌کننده از داروهای ما در سال ۲۰۲۳ به ۸۹۴ هزار نفر رسیده که پیش‌بینی می‌شود در سال ۲۰۲۴ به یک میلیون هم برسد‌‌.
وی همجنین به خدمات دیگری که شرکت سیناژن به بیماران ارائه می‌دهد اشاره کرد و گفت‌: ‌‌‌‌ما متوجه شدیم بیماران خاص که مشکلات ویژه دارند، مدت زمانی طولانی با همان بیماری، درگیر هستند و سوالات به‌خصوصی هم برای آنان مطرح می‌شود‌‌. مثل این که روابط خانوادگی آنان باید چگونه پیش برود، چطور باید دارو را تزریق کنند یا هر سوال جزئی دیگری که اکنون در مخیله ما نمی‌گنجد‌‌‌. این بیماران هم مانند انسان‌های عادی، نیاز به تفریح و مهمانی و وقت‌گذرانی با دوستان و خانواده خود دارند‌‌. بنابراین نمی‌توانند وسط مهمانی و مسافرت به دکتر متخصص مراجعه کند‌‌. گروه دارویی سیناژن، ۸۰ مرکز در کشور دارد که برای همین مشکلات در خدمت این بیماران است‌‌‌‌. در این سیستم، فردی زنده، در آن طرف خط منتظر تماس بیمار است‌‌. اگر هم بیمار با آن‌ها تماس نگیرد، خودشان وضعیت سلامت او را چک می‌کنند‌ تا مطمئن باشند بیمار در صحت است و وضعیتی کنترل شده دارد‌‌‌. اگر هم پرسش بیمار پرسش تخصصی باشد، سوال او را به پزشک انتقال می‌دهند و در هر ساعت شبانه‌روز به او پاسخ می‌دهند.

همواره یکی از اهداف بزرگ ما، صادرات بوده است؛ ما به بازار دنیا نگاه می‌کنیم و محصولات خود را توسعه می‌دهیم و استانداردهای دنیا را رعایت می‌کنیم‌‌. در حوزه دارویی، صادرات به این شکل است که کشور واردکننده دارو باید خط تولید دارو را تایید کند‌‌. یعنی کشور واردکننده به کشور صادرکننده می‌آید و استانداردهای جی ان پی را تایید می‌کند چون تایید دارو، ملی است و نه بین‌المللی‌‌. خرسندم که گزارش دهم کشورهای  کلمبیا، ترکیه، تایلند، مکزیک، بزریل و چند کشور دیگر ما را تایید کردند و به آن‌ها صادرات داریم‌‌. در حال حاضر ۲۰۰ مجوز فروش دارو در کشورهای  مختلف داریم و به بیش از ۳۵ کشور دنیا صادرات داریم‌‌. محصولات سینازن از آمریکای لاتین تا شرق آسیا صادر می‌شود‌‌. ۶۰ درصد از کل صادرات دارویی کشور را گروه سیناژن انجام می‌دهد‌‌. در صنعت دارو کشور همواره گیرنده تکنولوژی دارو بوده‌ است اما در سیناژن روند برعکس شده و ما با روسیه، برزیل، هند، تونس، الجزیره، عراق، سوریه، ترکیه و آرژانتین و قرارداد انتقال تکنولوژی و تولید تحت لیسانس داریم.

 

فرصت ساختن از محدودیت

امیرمنصور عطایی، دومین سخنران این نشست بود‌‌. او در ابتدا ضمن ابراز خرسندی از ارتباط با جوانان علاقه‌مند به ‌کارآفرینی، توضیح داد که تجاربی که در شرایط خاص زمانی او رخ داده است، احتمالاً چندان امکان تطبیق با سال‌های جدید را ندارد؛ اما به هر حال، عشق، امید و تلاش ‌کارآفرینان را نجات می‌دهد‌‌. به گفته عطایی، این تجربه‌ها نشان می‌دهد که ایران چگونه از وضعیتی که در دهه ۶۰ و پیش از آن داشت، نجات یافت‌‌.
عطایی که زاده روستایی در طالقان در سال ۱۳۳۴ است، اظهار کرد‌: ‌‌‌‌دوران دبیرستان خود را در مدرسه هدف ۳ به اتمام رساندم و از سال ۵۲ در رشته مهندسی متالوژی در دانشگاه فنی دانشگاه تهران مشغول به تحصیل بودم‌‌. به دلیل شرایط خاصی که داشتم از اولین سال دانشگاه مجبور شدم که کار کنم‌‌. در سال ۱۳۵۹ و یک روز قبل از انقلاب فرهنگی درس خود را به اتمام رساندم‌‌. در همان سال، به همراه برادرم، داوطلب شدیم که علیه عراق بجنگیم و تا سال ۱۳۶۱ هم دوره سربازی‌مان طول کشید‌‌. برادرم جانباز ۳۰ درصدی است‌‌. آن سال، وزارت دفاع ۵ مهندس متالوژی برای دفتر کارخانه مهمات‌سازی تهران می‌خواست‌‌. به همین دلیل در آن کارخانه و در واحد ۰۱ مشغول به کار شدم‌‌. شب‌ها در کارخانه ذوب ۰۱ مشغول به کار بودم و صبح‌ها، همزمان مدیر تصفیه‌خانه فاضلاب قیطریه بودم‌‌. قبل از تاسیس شرکت زلال ایران و از ۱۹ سالگی به عنوان نقشه‌کش وارد صنعت آب و فاضلاب شدم و پس از آن هم نقش آچارفرانسه داشتم‌‌.

جوشکاری بدون ماسک

مدیرعامل شرکت زلال ایران خاطره‌ای از مهندس بوشهری تعریف می‌کند‌: ‌‌‌‌ایشان مدیر فنی کارخانه پارس توشیبای رشت بود و در آن سال رودخانه اصلی شهر رشت، آلوده به یون فلزی سنگین شده بود که منبع آن هم کارخانه آبکاری پارس توشیبای رشت حاج برخوردار بود‌‌. این آلاینده ۱۰۰ هزار ماهی را کشته بود‌‌. آن زمان کارخانه خارج از شهر بود و هتلی به نام هتل کاکتوس در رشت تاسیس شده بود که ما را آنجا اسکان دادند‌‌. صبح روزی که رسیدیم، به دفتر مهندس بوشهری رفتم‌‌. من آن زمان ۱۹ یا ۲۰ ساله بودم اما بسیار کمتر نشان می‌دادم‌‌. پهندس بوشهری همین که من را دید، به سرعت در را بست و به تهران زنگ زد و شکایت کرد که شما یک بچه ۱۴، ۱۵ ساله را فرستادید که من را مسخره کنید‌‌. من هم که بسیار ناراحت شده بودم، می‌خواستم نشان دهم که چقدر موثر هستم؛ به همین دلیل، بدون ماسک جوشکاری کردم و شب احساس می‌کردم میلیون‌ها سوزن در چشمم فرو رفته است‌‌. صبح با چشم‌های پف‌کرده نزد مهندس بوشهری رفتم و ایشان که از برخورد اولیه و آسیب چشم‌های من ناراحت شد، به تهران زنگ زد و بابت فرستادن من، تشکر کرد‌‌.

عطایی که در آن سال‌ها، آرزو داشته است که صنعت آب و فاضلاب را بومی کند، گفت‌: ‌‌‌‌موانعی بر سر بومی‌سازی این صنعت وجود داشت‌‌. در سال ۱۳۵۳ به همراهی برادرم و مهندس جناب، شرکت زلال ایران را تاسیس کردیم‌‌‌. این فعال اقتصادی و ‌کارآفرین گریزی به رویداد انتخابات سال جاری زد‌‌. او که معتقد بود مردم ایران بعد از انتخاب مسعود پزشکیان، امیدهای تازه یافتند، گفت‌: ‌‌‌‌من همین امروز صبح که از خواب بیدار شدم، و خبر ترور و شهادت را شنیدم، انگار تمام خوشحالی‌ام از انتخابات داد شد و به هوا رفت‌‌. مدام با خود فکر می‌کردم حالا کسب و کار چه می‌شود‌‌. ناگهان یاد سال ۱۳۶۳ و زمانی که کسب‌وکارم را آغاز کرده بودم، افتادم‌‌. در سال ۱۳۶۳ ما زیر موشک‌باران و بمباران بودیم‌‌. وضعیت پروژه‌ها هم به هیج وجه ثبات نداشت‌‌. به همین دلیل دوست دارم به دوستان جوانم بگویم امروز اوضاع بسیار بهتر از سال ۱۳۶۳ است‌‌.

 

اتفاقات خوب در زمان سخت

عطایی که مشخص کرد قرار است از محدودیت‌های کار صحبت کند، توضیح داد‌: ‌‌‌‌البته زمانی که ما شروع به کار کردیم، در سطوح بالای حاکمیت، اتفاقات خوبی هم افتاد‌‌. برای مثال مهندس بیژن زنگنه که در زمان ما در دانشگاه تهران بود، ابتدا وزیر جهاد، وزیر نفت و سپس وزیر نیرو شد‌‌. آن زمان تمام پیمانکاران خوب هم از کشور خارج شده بودند‌‌. برخی از شرکت‌ها هم فعالیت خود را تعطیل کرده بودند چراکه پیمانکارهای قدیمی گرفتار سیستمی شدند که همه چیز را از نو اختراع می‌کرد‌‌. خاطرم هست که یک بار خبرنگاری از من پرسید چگونه رشد کرده‌ام و من پاسخ دادم کا در شرایط رانتی، موفق شدم رشد کنم‌‌. وقتی همه پیمانکاران زبده از کشور خارج شدند، ما مبتدی‌ها اجازه داشتیم که تجربه کنیم‌‌. یک پروژه به نام طرح نمک‌زدایی از نفت در اهواز را برنده شدیم اما برخی مانع از حضور ما شدند‌‌. وقتی دیدند که من با یک کاپشن وارد اتاق شدم، خودم را باختم و گفتم من برادر کوچک رئیس شرکت هستم‌‌. برادرم خواستند من در این جلسه شرکت کنم و خودشان در سفر هستند‌‌. مطمئن بودم که اگر می‌گفتم مدیر پروژه خود من هستم، به من کار نمی‌دادند‌‌. حق هم داشتند چراکه یک مجموعه تازه‌کار می‌خواست پیمانکار آنان شود‌‌. به هرحال ما این پروژه را انجام دادیم‌‌. اصلاً هم عالی نبودیم اما هر بار سعی کردیم بهتر از دفعه قبل باشیم‌‌. در زمان جنگ دستگاه تصفیه آب سوار بر خودرو از ما خواستند چون خودمان اعلام کردیم که این دستگاه را وارد نکنند تا ما آن را بسازیم‌‌. فشاری که بر ما اعمال می‌شد بسیار زیاد بود زیرا در جلسه‌ها، به ما می‌گفتند اگر دستگاه ساخته نشود، ما مسئول جان رزمندگانی هستیم که در جبهه می‌میرند‌‌. من حالا دیگر حاضر نیستم چنین ریسک‌هایی بپذیرم اما آن زمان جوان بودیم‌‌. دستگاه را ساختیم و وزارت جهاد آن را تست کرد‌‌. بعد از موفقیت در این مرحله آزمون دیگری برای ما گذاشتند و برای امتحان کیفیت محصول، دستگاه را به ماشین بستند و با سرعت ۷۰ کیلومتر تا بروجرد بردند‌‌. آنجا ما از این آزمون، سربلند خارج شدیم اما قرار شد همین دستگاه را کنار آب کارون و کوهستان امتحان کنیم‌‌. اینجا اشکم جاری شد و به سرهنگ گفتم لطفاً دستگاه انگلیسی وارداتی را هم بیاورید تا آزمایش کنید‌‌. دیگر اجازه نمی‌دهم دستگاه من به تنهایی آزمایش شود‌‌. موافقت کردند و همان اول کار، دستگاه انگلیسی شکست و دستگاه تولیدی ما، پایدار کار کرد‌‌. دیگر آن لحظه به ما اعتماد کردند‌‌.

 

بازداشت برای تولید

وی به مشکلاتی که تولید دستگاه برای آنان ایجاد کرده بود اشاره کرد و توضیح داد‌: ‌‌‌‌ما به دلیل تولید این دستگاه بازداشت هم شدیم؛ چون منافع عده‌ای را در خطر انداخته بودیم‌‌. ضمانت‌نامه به دستگاه نمی‌دادند اما همه این‌ها را از سر گذراندیم چون منتظر اتفاقات جدید بودیم‌‌. ما در بوفه اتوبوس می‌خوابیدیم و به اهواز می‌رفتیم و شب با اتوبوس بازمی‌گشتیم‌‌. یک بار اتوبوس پیدا نکردیم و به همین دلیل پشت یک کامیون که مواد شیمیایی حمل می‌کرد تا قم خوابیدیم‌‌. از آن جا با ماشینی به تهران برگشتیم‌‌. آرزوی ما این بود که جنگ تمام شود تا با هواپیما سفر کنیم‌‌. البته این اتفاق بالاخره رخ داد زمانی که دولت سازندگی روی کار آمد، نگاه آقای زنگنه در وزارت نیرو این بود که از دانش داخلی استفاده شود تا تصفیه‌خانه ساخته شود‌‌.

 

شنا با دست بسته

این‌طور که عطایی توضیح داد، پایان جنگ تحمیلی و انتخاب بیژن زنگنه که پیش از آن از فرماندهان جهاد سازندگی در جبهه بود، به عنوان وزیر در دولت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، از جمله تحولات مهمی  بود که در این وزارتخانه رخ داد زیرا زنگنه عامل مهمی در توسعه شرکت‌های ایرانی بود‌‌. یکی از اقدامات او، واگذاری بخشی از کارها و پروژه به شرکت‌های داخلی بود و تاثیر بسیاری در رشد شرکت‌های ایرانی از جمله زلال ایران داشت‌‌. به طوری که عطایی در میان سخنان خود توضیح داد که تا قبل از زنگنه، تمام سیستم‌های تصفیه آب و فاضلاب شهرها، توسط شرکت‌های خارجی صورت می‌گرفت و حداکثر سهم شرکت‌های داخلی و پیمانکاران ایرانی در این پروژه‌ها ساخت تجهیزات فلزی، نصب و ساخت بخش‌های ساختمان بود ولی مهندس زنگنه تفکر توسعه و رشد شرکت‌های داخلی را در ذهن داشت و معتقد بود باید کاری کرد که شرکت‌های ایرانی در طول چند سال تا جایی رشد کنند که به خودکفایی داخلی برسیم‌‌. به همین دلیل به مشارکت شرکت‌های داخلی و خارجی در پروژه‌ها فکر می‌کرد و با همین نگاه هم بود که در قرارداد پروژه تصفیه‌خانه شهر رشت که با یک شرکت اتریشی(AEE) بسته شده بود تغییراتی ایجاد شد و آن‌ها را موظف کردند بخشی از کار در حوزه نصب و ساخت بخشی از تجهیزات چیدمان مهندسی را به شرکت زلال واگذار کنند‌‌.

او که به نیکی از بیژن زنگنه یاد می‌کرد، افزود‌: ‌‌‌‌ایشان همیشه پیمانکاران داخلی را در اولویت قرار می‌داد‌‌. یک بار برای پروژه‌ای من را به ساختمان وزارت‌خانه دعوت کرد و طرف اتریشی را ملزم کرد که تمام خواسته‌های شرکت ایرانی را انجام دهد‌‌. به ناگهان، سهم ما به ۴۰ درصد افزایش یافت‌‌. مدیریت پروژه بلد نبودیم اما آرام‌آرام یار گرفتیم و پروژه‌ای که هیچ‌کس تصور نمی‌کرد به پایان برسد را در نیمه اول دهه ۷۰ با موفقیت انجام دادیم‌‌. در همین دوره، قدرت چانه‌زنی ما بسیار افزایش یافت‌‌. با این حال قسمت خوب کار نصیب طرف اتریشی و قسمت سخت‌تر کار از آن ما می‌شد‌‌.

به گفته عطایی زلال ایران، بعد از موفقیت در انجام پروژه‌ای که در آن سهم ۴۰ درصدی داشت، حضور فعالی در پروژه‌های آب و فاضلاب شهری پیدا کرد و اقداماتی همچون طراحی و اجرای  تصفیه‌خانه‌های آب اصفهان و سقز، تصفیه‌خانه‌های فاضلاب شهرکرد، بندرعباس، شیراز و  شمال اصفهان انجام داد‌‌.

عطایی همچنین یادآوری کرد‌: ‌‌‌‌به مرور زمان و طی چند سال نقش خارجی‌ها در پروژه‌ها کمتر و کمتر شد تا اینکه کارها به صورت کلی توسط شرکت زلال ایران انجام می‌شد‌‌. تقریباً از نیمه دوم دهه ۷۰ دیگر به همکار خارجی نیازی نداشتیم و به خودکفایی رسیده بودیم‌‌. همین شد که شرکت‌های خارجی صحنه فعالیت در حوزه صنعت آب و فاضلاب ایران را ترک کردند‌‌. حضور بیژن زنگنه در وزارت نفت یعنی همان تفکر در یک وزارتخانه جدید‌‌. به همین دلیل تصمیم گرفتیم کار خود را توسعه دهیم و به حوزه نفت و پتروشیمی هم وارد شویم و مسئولیت‌های ساخت تجهیزات آب و فاضلاب پروژه‌های این حوزه‌ها را هم برعهده بگیریم؛ نیمه دوم دهه ۷۰ بود که ما وارد این پروژه‌ها شدیم، تازه دولت اصلاحات و آقای خاتمی روی کار آمده بودند و همزمان آقای زنگنه هم از وزارت نیرو به وزارت نفت رفته بود و انتظار داشتیم که همان تحولات مثبت در این وزارتخانه هم رخ دهد‌‌. نخستین پروژه‌ای که شرکت زلال ایران در حوزه نفت و پتروشیمی در آن حضور پیدا کرد پتروشیمی ارومیه بود که با موفقیت به پایان رسید و پس از آن در پروژه‌های دیگری همچون فجر یک و دو (درمنطقه آزاد پتروشیمی واقع درماهشهر) و فازهای ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۹، ۲۰ و ۲۱ پارس جنوبی هم نقش گرفت و بخش‌هایی از پروژه‌ها را انجام داد‌‌.
عطایی درباره پروژه بزرگ فجر توضیح داد‌: ‌‌‌‌در پروژه فجر دو در پتروشیمی ماهشهر که واقعاً کار بسیار بزرگی بود ما در ابتدا با یک شرکت فرانسوی و به صورت مشترک کار را برداشتیم، سال ۱۳۸۴ و در آخرین روزهای کاری دولت اصلاحات بود که این قرار داد امضا شد ولی با توجه به تغییر دولت و روی کار آمدن دولت محمود احمدی‌نژاد، شرکت فرانسوی اعلام انصراف کرد‌‌. ما کار را خودمان در دست گرفتیم و خسارتی از بودجه خودمان به طرف فرانسوی پرداخت کردیم  و این یک اتفاق بزرگ در حوزه مهندسی بود‌‌. با اتمام کار، رئیس شرکت فرانسوی را به ایران دعوت کردم تا پروژه را بازدید کند‌‌. او به من گفت که شما با دست‌های بسته در مسیری شنا کردید و به ساحل رسیدید که ما با دست‌های باز شنا می‌کنیم.

 

 

کم‌برخوردارها هم شایسته موفقیت هستند

سخنران سوم این برنامه، حسین هلالی، موسس و مدیرعامل شرکت توربین ماشین خاورمیانه بود. او که با توجه به رسم جلسه قصد داشت داستان شکست‌های خود را مرور کند، گفت: من مهندس مکانیک هستم. در سه حوزه کاری، فعالیت انجام داده‌ام. در سال‌های ۱۳۷۴ تا ۱۳۸۰ برای صدور خدمات فنی و مهندسی به خارج از کشور رفتیم. هیچ مرجعی در داخل کشور نبود که برای کار کردن با طرف خارجی به ما ضمانت‌نامه دهد و شما پول خود را از خارج دریافت کنید. در سال ۱۳۸۰ متوجه شدم که در کشور در حوزه ماشین روی زمین مانده است. در بخش تعمیرات نیروگاهی کرج هم در سال‌های ۱۳۵۰ به بعد تجهیزات لازم برای نیروگاه‌ها را نداشتیم. کار مااز اینجا آغاز شد که در سال ۱۳۸۰ باید انتقال تکنولوژی به کشور انجام می‌دادیم.

او موفقیت را بسیار منوط بر شانس دانست و توضیح داد: ۷۰ درصد عامل موفقیت شانس و محیط اطراف است. برخی از دوستان و همکاران ما در جلسه حضور دارند؛ امروزه ۲۰ شرکت در حوزه ماشین‌های توربین فعال هستند که از دل شرکت ما بیرون آمدند. ما آن‌ها را تشویق کردیم که جدا شوند و شرکت بزنند. در سال ۱۳۸۰ که ما این کار را شروع کردیم، هیچ شرکتی در بخش خصوصی چنین فعالیتی نمی‌کرد. امروزه، صاحب فناوری تکنولوژی توربین‌های گاز هستیم.

هلالی در ادامه بحث تاثیر شانس و محیط بر موفقیت را ادامه داد و افزود: ما مشتاق شنیدن داستان موفقیت از زبان افراد موفق هستیم و اغلب به داستان افراد شکست‌خورده و نتایج و علل تلاش بی‌فرجامشان بی‌توجه هستیم. شاید داستان‌گویی افراد موفق اغلب انطباق چندانی با واقعیت و آن چه واقعاً اتفاق افتاده است، نداشته باشد.

او در ادامه با استفاده از یک تمثیل اظهار کرد: صد سکه را در نظر بیاورید که برای شیر یا خط شدن پرتاب می‌شوند. سکه‌هایی که خط شده‌اند، از رقابت حذف می‌شوند و سکه‌های شیر مجدداً پرتاب می‌شوند. در پایان یک سکه خواهیم داشت که از قضا همیشه شیر بوده است. این سکه برنده بازی است. به نظر شما سهم این سکه در موفقیت و برنده‌بودن چقدر است؟

هلالی که معتقد بود داستان موفقیت همواره از زبان برندگان روایت شده است، گفت: چگونه این افتخار وجود داشته است که برخی همواره موفق باشند؟ داستان افراد موفق مانند داستان سکه‌های شیر شده است. ذهن هوشمند انسان همواره به دنبال داستان سرایی است. اگر یک موجود زنده در جامعه سنتی صحبت از امدادهای غیبی و دعا می‌کند. این فرد توجیه می‌کند که چون انسان خوبی بوده است، پس به همین دلیل هم موفق شده است. ما همیشه داستان را از زبان برندگان می‌شنویم و داستان بازنده‌ها جذابیتی نداشته است.

او در ادامه به بحثی با نام اثر متیو، اشاره کرد و افزود: این مفهوم از انجیل بهره‌برداری شده است. بر اساس همین انجیل و اثر متیو، هرکس دارا باشد، دارایی‌هایش بیشتر شده و ثروتمندتر می‌شود. در عوض هرکس که کم‌بهره‌تر باشد هم تاب فراوانی ندارد و آنچه که دارد را هم از دست خواهد داد. این اثر متیو به این مسئله اشاره می‌کند که در همان ابتدا که با یک اختلاف بسیار کم از رقیب خود فاصله داشته باشد، در طول زمان شما جلوتر از رقیبتان خواهید بود چراکه از همان ابتدا از مزیت رقابتی برخوردار بوده‌اید. یک روزنامه‌نگار در نیوریورک تایمز، کتابی با نام «موفقیت و شانس» تدوین کرده است که در آن کتاب توضیح می‌دهد داشتن مقداری شانس، بسیار در موفقیت تاثیرگذارتر از آنچه به نظر می‌رسد است.

او در گریزی به توضیحات این کتاب یادآوری کرد: شانس در موفقیت و پیروزی ما تاثیر دارد و کمک می‌کند نقش مهم‌تری در یک اکوسیستم به دست بیاوریم. آمارها نشان داده است که در سال‌های بین ۱۹۷۵ تا ۲۰۱۸ افرادی که جایزه فروش را در دنیا برده‌اند، در آینده سهم بیشتری هم از بازار گرفته‌اند و افرادی که هم سهم کمی داشتند، در ۱۰ سال آینده ضعیف‌تر هم شده‌اند. رقبای ضعیف، ضعیف‌تر می‌شوند و افرادی که موفق بوده‌اند، بیشتر از پیش موفق خواهند شد.

این فعال اقتصادی و کارآفرین که معتقد است اگر در جامعه باید حداقل امکانات برای کارآفرینی فراهم باشد که اگر کسی شکست خورد، حداقل توان از جا بلند شدن را داشته باشد. همیشه نباید به دنبال موفق‌ها بود. سازمان‌های پژوهشی باید علت‌های شکست کارآفرینان جوان را بررسی کنند تا کارآفرینان بعد از آن‌ها با مشکلاتی که آن‌ها داشتند مواجه نشوند. اگر از بین ۱۰ نفر یک نفر موفق شده است، نمی‌توان داستان آن یک نفر موفق را به همه جامعه تعمیم داد چون این سناریو کلی نیست و به همین دلیل دچار مشکل است. باید به داستان‌های شکست هم گوش کرد و مجموعه‌ها داستان شکست‌ها را تحلیل کنند تا بتوان موانع را رفع کرد. مشکلات سیستمی باید حتماً رفع شود تا بتوان موفقیت‌های بعدی را رقم زد.

هلالی اظهار کرد: در چرخه اقتصادی جامعه، افراد کمتربرخوردار، سزاوار موفقیت نیستند؟ در جامعه‌ای که در آن قرار داریم اگر دهک‌های مختلف درگیر فقر هستند، وظیفه ما چیست؟ در چنین شرایطی صحبت از موفقیت چه امتیازی دارد؟ آیا موفق‌ها نباید فکر کنند که چرا دیگران موفق نشدند؟ موفقیت ما در بیرون از این ساختمان و در کف جامعه تعریف می‌شود. جامعه برای که سر جای خود بماند به رفاه نیاز دارد. افراد باید اگر می‌خواهند کارآفرین باشند، امکانات موفق شدن برای آنان وجود داشته باشد. جامعه برای موفق شدن به امنیت روانی هم نیاز دارد. آیا امنیت روانی در جامعه وجود دارد؟ سوال کردن در جامعه جریمه دارد و پاسخ، معمولاً نفی است و نه ایجابی. افرادی که منابع مالی و زیرزمینی را در اختیار دارند موفق نشده‌اند اعتماد مردم را به دست بیاورند. کارمند ساده‌ای که متوجه می‌شود از نظر هوش و استعداد، بسیار بیشتر از مدیر خود برخوردار است، انگیزه خود برای خودشکوفایی را از دست می‌دهد.

وی در پایان سخنان خود، از شفاف نبودن ساختارها انتقاد کرد و گفت: کارآفرینان بدون استثنا به مردم کشور علاقه‌مند هستند اما تلاش آنان فردی است. این که در جامعه‌ای زیست کنیم که برای موفق شدن مجبور نباشیم سر خود را به دیوار بتنی بکوبیم، مهم است. افراد باید خود را معنادار بدانند و در جامعه هم تاثیر خود را ببینند.

 

 

از دست رفتن تجمع سرمایه نمادین

آخرین سخنران نشست انتقال تجربه کانون کارآفرینان، مهدی شریفی، بنیان‌گذار و رئیس هیئت مدیره شرکت پارت گوال بود. شریفی که مدرک مهندسی شیمی خود را از دانشگاه صنعتی شریف اخذ کرده عنوان ارائه خود را «دخالت دولت در بخش خصوصی از منظر صنعت معدن» بیان کرد.

به گفته شریفی، یکی از پارامترهایی که منجر به توسعه یک کشور می‌شود، انباشت سرمایه نمادین یک جامعه است. این همان چیزی است که امروز در جامعه ایرانی همه برای دستیابی به آن تلاش می‌کنند اما متاسفانه کمتر از پیش دیده می‌شود. دلیل این امر هم آن است که مفهومی با عنوان رعایت حقوق مالکیت وجود ندارد. این کارآفرین مفهوم رعایت حقوق مالکیت را چنین توضیح داد: همه کارآفرینان مجبور هستند در مواجهه با ممیز دارایی سر خم کنند. در هرجای دنیا، کارآفرینان باید حقوق معنوی داشته باشند اما در ایران این‌طور نیست. اگر کسی درِ باغ سبزی برای ورود به عرصه کارآفرینی به شما نشان داد، آن را باور نکنید. هیچ کارآفرینی در ایران وجود ندارد که حداقل یک بار مشکلاتی با گمرگ پیدا نکرده باشد یا این‌که تسهیلات مورد نیازش را با تاخیر دریافت نکرده باشد یا بیمه، منجر به مشکلاتی برای او نشده باشد. آثار تورم بر جامعه را نادیده نگیرید. در ایران ممکن است که هیچ خطایی مرتکب نشوید اما به دلایل سیاسی، تنها در عرض یک شب، چند درصد از سرمایه خود را از دست دهید.

شریفی انباشت سرمایه نمادین را منوط به نبود تورم در کشور دانست و ادامه داد: چنانچه تورم جایگزین یک پول قوی در کشور شود، هر کارآفرین سه امتیاز را از دست خواهد داد. این سه امتیاز عبارت از حقوق مالکیت، قدرت برنامه‌ریزی و حق انتخاب هستند. مقررات ایران به شدت دست و پاگیر هستند.

وی ارائه خود را با پاسخ به این سوال که چرا در ایران، همواره درگیر بحران بدهی هستیم، ادامه داد: یک کلیدواژه به نام تشکیل سرمایه ثابت ناخالص در اقتصاد وجود دارد. این مفهوم تحلیل می‌کند که چه اندازه از پولی که در کشور خلق شده، صرف سرمایه‌گذاری می‌شود. در ایران، تقریباً بعد از سال ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۲ -دوران رونق اقتصادی مرحوم عالیخانی- تقریباً نرخ بهره مثبت نداریم تا زمانی کهمحمد خاتمی به عنوان رئیس دولت انتخاب شد. این یعنی ما در کشوری زندگی می‌کنیم که بیش از ۵۰ سال با نرخ بهره نامتوازن زندگی کرده است و تورم آن بیش از نرخ بهره بدون ریسک بوده است.

در صنعت معدن اصطلاحی به نام حقوق دولتی داریم. در ایران، هیچ‌یک از فعالان اقتصادی، مالک معدن نیستند. معدن جزو انفال و متعلق به آحاد جامعه است. اگر سرمایه‌گذاری قصد داشت که در معدن سرمایه‌گذاری و کار کند، باید به دولت حقوق دولتی پرداخت کند. در سال گذشته، دولت حدود ۴۰ هزار میلیارد تومان از فعالان حوزه معدن دریافت کرده است. صرفاً به دلیل این‌که اجازه داده از خاک برداشت انجام دهند. سهمی معدن در جی دی پی، دو تا دو و نیم درصد هست. از مجموع شش هزار معدن فعالی که در کشور وجود دارد، حدود پنج درصد معادن در بخش تعاونی هستند؛ یعنی بهره‌برداران معادن، شرکت‌های تعاونی‌اند و ۹۲ درصد شرکت‌های خصوصی هستند. همچنین تنها سه درصد از مالکیت معادن به بخش عمومی تعلق دارد. اما نکته قابل توجه این است که این سه درصد، بیش از ۷۰ درصد فروش سالانه را در اختیار دارد. به بیان بهتر یعنی این که معادن مذکور با سه درصد مالکیت، ۷۰ درصد از سود معادن را به‌دست می‌آورند.

این فعال و کارآفرین بخش معدنی که معتقد است بخش معدن کشور درگیر رگولاتوری سه درصدی دولت است، یادآوری کرد: از آن‌جایی که سه درصد معادن و صنایع معدنی در اختیار دولت است اما ۷۰ درصد گردش مالی این حوزه به دولت می‌رسد، فعالان معدنی مدام با دولت درگیر هستند. برای مثال نرخ سنگ‌آهن در کشور، سرکوب می‌شود چراکه دولت برای حمایت از ذوب آهن، فولاد مبارکه و بقیه فولادسازان دولتی و نیمه‌دولتی، اجازه تنظیم قیمت به فعالان معدنی نمی‌دهد و اگر از این نرخ‌ها تبعیت نکنند، پروانه آنان را باطل می‌کند.

شریفی در ادامه گریزی به بحث ناترازی انرژی و مشکلات آن زد و توضیح داد: با توجه به این‌که سیاست‌گذار هرگز فکر نکرده بود که ممکن است با چالش نفت و گاز مواجه شود، تنها برای تولید محصول سرمایه‌گذاری کرد و در زمینه توسعه زیرساخت‌ها، هیچ سرمایه‌گذاری متقنی انجام نداد. نکته غمگینانه‌تر هم آن است که همین تولید محصول را هم مبتنی بر انرژی یارانه‌ای برنامه‌ریزی کرد. حالا سرمایه‌گذاری دولتی به جای این که صرف اکتشاف معادن شود، خرج تولید فولاد خام شد. همین فولاد خام هم عمدتاً از آهن اسفنجی تولید می‌شود که وابسته به انرژی است. امروز در کشور حتی مشترکان خانگی هم دائماً با قطعی برق مواجه شده‌اند و سیاست‌گذار نیز، متناسب با ناترازی‌ها، دو ماه در زمستان به دلیل کسری گاز و دو ماه هم در تابستون به دلیل کسری برق به کارخانه‌های فولادی خاموشی می‌دهد. همه این مصائب، ناشی از آن است که دولت رگولاتوری را به دست بخش خصوصی نسپرده است.

این کارآفرین و فعال اقتصادی در پایان بیان کرد: زندگی زیسته من در این خلاصه می‌شود که پس از فارغ‌التحصیلی تقریباً چهار سال در شرکت‌های مختلف کار کردم. سه سال هم دنبال سرنوشت خودم دویدم تا بالاخره توانستم در اوایل سال ۱۳۸۶ شرکت خودم را  با یکی از دوستان تاسیس کنم.  من بعد از گذشت این سال‌ها به یک اعتقادی رسیدم آن هم این که توسعه در سطح کلان کشور، ناشی از نگاه سیاستگذار به مسائل است و کاری از ما برنمی‌آید اما در سطحی خرد که ما هستیم، باید در حوزه فرهنگ تاثیرگذار باشیم. بدون تغییر نگاه حاکمیت، ایران توسعه‌یافته نمی‌شود. حاکمیت باید به این نتیجه برسد که همه مردم باید از رفاه برخوردار شوند. بعد از اتفاقات ناگواری که برای مهسا امینی افتاد و تحرکات جامعه، تقریباً ۲۰ درصد از ظرفیت پرواز شبانه مشهد-استانبول، مهاجر مشهدی شده و این پرواز محلی برای خداحافظی مهاجران شده است. ما در کشور درگیر تضاد ارزش‌ها شده‌ایم. آن دسته از ارزش‌هایی که سیستم حکمرانی سعی در تبلیغ آن دارد، مورد قبول جامعه نیست. این مساله منجر به این می‌شود که تجمع سرمایه نمادین -که کلیدواژه توسعه است- در کشور وجود نداشته باشد.

لینک کوتاه :
به اشتراک بگذارید:
اطلاعات تماس
تهران- خیابان میرزای شیرازی- خیابان میرزا حسنی- پلاک ۱۸- ساختمان شماره ۳ اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تهران (خانه تشکل‌ها) طبقه سوم- واحد ۳۱۳
کانون کارآفرینی استان تهران
کانون کارآفرینی استان تهران به عنوان یک تشکل در زیرمجموعه مدیریت امور تشکل‌ها و مسئولیت اجتماعی اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تهران تشکیل شده است.